®کاهگل®

®کاهگل®

®KahGel® #کاهگل روژنامه ®کاهگل® کانال اجتماعی، فرهنگی کاهگل! روژنامه کاهگل در صدد است در همه استانها و شهرها خبرنگار (ادمین) داشته باشد. *تلگرام: kahgel_news@ * وبلاگ http://kahgelnews.blogfa.com
®کاهگل®

®کاهگل®

®KahGel® #کاهگل روژنامه ®کاهگل® کانال اجتماعی، فرهنگی کاهگل! روژنامه کاهگل در صدد است در همه استانها و شهرها خبرنگار (ادمین) داشته باشد. *تلگرام: kahgel_news@ * وبلاگ http://kahgelnews.blogfa.com

فیش حقوقی مادر سیروان خسروی!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                     

®خبر®: ‍ فیش حقوقی مادر سیروان خسروی!

 

سیروان خسروی در صفحه اینستاگرامش عکسی از فیش حقوقی مادر خود را منتشر کرد.

                      


سیروان خسروی خواننده پاپ با انتشار تصویر فیش حقوقی مادر خود در اینستاگرامش نوشت:

 

این فیشِ حقوق بازنشستگى (آموزش و پرورش) مادرمه و همونطور که میبینید نزدیک به پونزده میلیون ریال یا حدودا ٢٢٠ دلار هستش. (البته بدون کم شدن حق بیمه و ...)

 

در واقع دریافتىِ خالص سالانه یک معلم بازنشسته مملکت چیزى حدود ٢٦٤٠ دلار میشه ، یعنى تقریبا کمترین سطح حقوق ماهانه یک فرد شاغل در کشورهاى پیشرفته.

 

بخشى از هزینه هاى زندگى در ایران:

 

پوشاک : گرانتر از کشورهاى دیگه

 

وسایل الکترونیک (موبایل، کامپیوتر ،...): گرانتر از کشورهاى دیگه

 

اجاره مسکن و قیمت مسکن : هم تراز کشورهایى مثل آلمان و ...

 

وضعیت بیمه : بدترین وضعیت در مقایسه با کشورهاى دیگه

 

اتوموبیل : ٢ تا ٣ برابر کشورهاى پیشرفته

 

این گوشه اى از هزینه هاى زندگى در ایرانه که البته همه ازش مطلع هستن.

 

سوال اینجاس که مسوولین مملکت هم از این وضعیت خبر دارن؟ یا بى خبر هستن؟

 

با مصاحبه هایى که از مسوولین میبینیم به نظر میاد که خبر ندارن که وضعیت مردم چقدر اسفناکه و دائما حرف از اتحاد و انگیزه مردم در مقابله با تحریم و ... میزنن!

 

درسته که برنامه و دلیلى براى رفع مشکلاتِ مردم ندارید ، ولى "لطفا" با این حرفاتون نمک روى زخم ملت نپاشید.

           

#اخبار  را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news

تبریک پرویز پرستویی به مناسبت درگذشت #ناصر_ملک_مطیعی!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                     

®خبر®: ‍ تبریک پرویز پرستویی به مناسبت

درگذشت #ناصر_ملک_مطیعی!   

              

#پرویز_پرستویی بازیگر سینما در پی درگذشت ناصر ملک مطیعی بازیگر قدیمی سینمای ایران در صفحه شخصی خود به مسئولین صداو سیما با کنایه تبریک گفت.

 


پرویز پرستویی بازیگر سینما در پی درگذشت ناصر ملک مطیعی بازیگر قدیمی سینمای ایران در صفحه شخصی خود به مسئولین صدا و سیما کنایه زد و نوشت:

 

«ناصر خان دیگه ممنوع التصویر نیستی.

 تبریک به صدا و سیما...

 تبریک به مسئولین ارشاد اسلامی

 وتبریک به هنرمندانی که در طول این سال ها سکوت کردند ولی حتما در مراسم تشییع در صف اول حضور خواهند داشت»

           

#اخبار  را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news                                                                                                                            

#ناصر_ملک_مطیعی درگذشت!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                     

®خبر®: ‍ #ناصر_ملک_مطیعی درگذشت!  

                        

ناصر ملک‌مطیعی کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی که مدت ها با بیماری دست و پنجه نرم می کرد، دقایقی پیش دار فانی را وداع گفت.

 

 او اخیرا در فیلم نقش نگار بازی کرده بود که البته با استقبال مخاطبان روبه رو نشد.

 

نگاهی به زندگی ملک‌مطیعی

ناصر ملک مطیعی (زاده 1309 در تهران) کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون ایران بود. پس از انقلاب اسلامی و تغییر چارچوب های حاکم بر سینمای ایران، ملک مطیعی، هم چون فردین و بهروز وثوقی، جایی در سینمای پس از انقلاب نداشتند و زمینه بر ادامه فعالیت هنری آنها فراهم نشد. ملک مطیعی، پس از انقلاب و تا به امروز، در مشاغلی هم چون قنادی و مشاور املاک فعالیت داشته است.

 

چطور بازیگر شدم

به گزارش اقتصادنیوز او در مصاحبه‌ای گفته بود بعد از فارغ التحصیلی دوست داشتم وارد عرصه سینما شوم زمینه ورزشی و سلامت بدنی هم که داشتم، فیزیک بدنی ام را برای سینما آماده کرد. اولین فیلمم را در سال 1327 بازی کردم.

 

مادر من خیلی آدم با نظمی بود. هیچ کدام از نامه های مرا بدون جواب نگذاشت. به من سر می زد که ببیند فیلم های من در چه مرحله ای است. مثلا می آمد فیلم را برای من نقد می کرد، می گفت فلان فیلم در اواسطش حوصله آدم را سر می برد، اما دوباره خوب می شود. خیلی از مرگ و میر من در انتهای فیلم ها خوشحال نمی شد. پدرم هم در ابتدا که سن و سال کم داشته و برای من تعریف می کرد، یک سینما در خیابان سیروس تاسیس کرد، روبه روی کوچه سادات اخویان. آنجا را با پولی که از مادربزرگ من گرفته بود به راه انداخت. یک آپارات خرید و همراه با پسرخاله ها سینما راه اندازی کرد. آن موقع تازه سینما در تهران به راه افتاده بود. آقای معتضدی از اولین سینماداران ایرانی بود، فیلمبرداری بلد بود و از پیشگامان این راه به حساب می آمد. آقای معتضدی 2 سینما داشت؛ یکی از آنها به نام سینما تمدن در خیابان اسماعیل بزاز معروف بود و دیگری سینما میهن در چهارراه حسن آباد. پدرم با آنها همکاری می کرد و این طور شد که یک سینما به راه انداخت. 5 یا 6 ماه این سینما را نگه داشتند. شاید در خاطرم مانده باشد که در یک یا دو سالگی مرا روی صندلی می نشاندند. پدر بعد از اینکه در سینماداری موفق نشد، مانند خیلی از آدم های دیگر زمانی که در زندگی دستش به هیچ چیزی نرسید، رفت و کارمند دولت شد. در پست تلگراف رفت و استخدام شد. گاهی اوقات هم در خانه ویولن، تار و سه تار می زد.

 

 

 

خانه پدری

من در کوچه دانشسرا در دروازه شمیران به دنیا آمدم و در دانشسرای عالی درس خواندم. یک نکته در مورد تربیت بدنی می خواستم بگویم و آن این است که سال 1328 یک روز من سر کلاس تربیت بدنی بودم که آقای ایثاری (فیلمبردار) سر کلاس ما آمد. او می خواست از کلاس ما فیلمبرداری کند و فیلمش را در ارتباط با معرفی ایران بسازد. او خیلی تصادفی من را به عنوان یکی از شاگردان آن کلاس پای تخته برد و این انتخاب تصادفی برایم جالب بود.

 

 ازدواج

ناصر ملک مطیعی سال ها پیش با زنی بنام مهین ازدواج کرد که از وی صاحب یک دختر بنام شیرین و یک پسر بنام امیرعلی می باشد، همسرش مدت ها پیش فوت کرده ، وی بعد از مرگ همسرش دیگر ازدواج نکرده است.

 

اولین فیلم در مقام کارگردانی

اولین فیلمی که ساختم «سوداگران مرگ» بود که مضمون آن در ارتباط با مبارزه با مواد مخدر بود و به هیچ وجه ساز و آواز نداشت.

   

اولین تئاتر

ملک مطیعی در گفت‌وگویی تاکید کرداولین تئاتر را در دانشسرای عالی بازی کردم. آن زمان دکتر والا که در انگستان تئا تر خوانده بود، نمایشنامه ای از ژان پل سار تر به نام «دست های آلوده» که جلال آل احمد آن را ترجمه کرده بود، اجرا کرد که من به همراه خانم خوروش، ملک نصر و... در آن بازی کردیم. این نمایش سال 1336 اجرا شد.

 

بعد ازآن دکتر والا متن دیگری به نام «جاده زرین سمرقند» را کارگردانی کرد که برشی از دوران هارون الرشید بود. قرار بود نقش هارون الرشید را محمد علی جعفری بازی کند. او گرفتار تئا تر دیگری بود و آن نقش را به من پیشنهاد دادند. آن نمایش را کنار بازیگرانی مثل آقای وحدت، سارنگ، خانم ایرن، خانم تهمینه، آقای تابش و مانی مصفا بازی کردم. بعد از 16 روز سالن نمایش آتش گرفت.

 

یک شب دکتر والا به من گفت:«حالا که اینجا آتش گرفته و شما با ما قرار داد یکساله دارید، یک نمایش دیگر بازی کن». من هم پذیرفتم و نمایش «پرفسور سوسول» یک سال و نیم و روزی دو سئانس اجرا رفت.

 

آن زمان کمی از سینما دور افتاده بودم. بعد هم نمایش دیگری بازی کردم و در مجموع سه یا چهار نمایش بازی کردم. بعد از آن در سال 1337 در فیلم «عروس فراری» را بازی کردم که در قاسم آباد رامسر آن را فیلمبرداری کردیم. بلافاصله فیلم «طلسم شکسته» را بازی کردم. این فیلم به فستیوال فیلم برلین راه پیدا کرد و در حاشیه جشنواره نمایش داده شد.آن زمان سینمای ایران را کسی نمی شناخت. من از طرف سایر بازیگران فیلم در این فستیوال حاضر شدم و در مراسمی به زبان آلمانی چند کلمه ای صحبت کردم. به هر حال سینمای ایران مثل این روز ها در جشنواره های خارجی شرکت نمی کرد. اما در آن دوران خریدار اصلی فیلم های ما روس ها و پاکستانی ها بودند.

 

شغل دولتی

این بازیگر مطرح سینما میگوید:من9 سال رئیس تربیت بدنی ناحیه 9 بودم. فوتبال بازی می کردم و داور کشتی بودم. در 1330 چون معلم ورزش بودم، در اولین کلاس داوری کشتی حضور پیدا کردم. در 15 سالگی به قله دماوند رفتم. آن زمان هنوز کسی به این صورت به قله دماوند نرفته بود. آن قدر که رفقای ورزشی داشتم، رفقای سینمایی نداشتم. در سینما فقط با سه یا چهار نفر صمیمی بودم. البته هنوز هم دوستی من با رفقای ورزشکارم ادامه دارد.

  

رادیو و ژاله علو 

به گزارش نمناک او در گفت‌وگویی مطرح کرده است:از آن جایی که من انجمن سینمای نمایش را اداره می کردم، سینما به من وصل بود. کم کم هوادار پیدا کردم آن وقت ها مرسوم بود که مدرسه ها تئاتر اجرا کنند خودم دست به قلم می شدم و نمایشنامه می نوشتم. آخر هفته پدر و مادر ها را دعوت می کردیم که بیایند و بازی بچه هایشان را ببینند بعد از آن بود که فیلم به ایران آمد دکتر کوشان میترافیلم را به راه انداخت و بعد از آن پارس فیلم آمد

 

 خانم ژاله علو که هم در آن زمان و هم الان در رادیو هستند، به من می گفتند خیلی خوب هستی، خیلی شبیه ترون پاول هستی. این بازیگر آمریکایی بود که چشم و ابروی مشکی داشت و لابد شبیه من! 

 

من فردین را وارد سینما کردم

او همچنین گفته بود: من خودم فردین را وارد سینما کردم. هیچ گاه به این قضیه فکر نکردم که او از من جلو بزند. همیشه خم شدم تا دیگران از من بالا بروند. هیچ وقت حسادت نکردم و از کسی دلخور نشدم. چون به خودم معتقد بودم. مرحوم تختی، فردین را به من معرفی کرد و از من خواست او را به سینما معرفی کنم.ایشان را دعوت کردم، حسین نوری، قهرمان وزن هشتم کشتی بود و بعدها همسر خواهر فردین شد و با مرحوم تختی کشتی می گرفتند و رفیق قدیمی مدرسه من بود. به استودیو پارس فیلم در خیابان استانبول آمدند و دکتر کوشان، دلکش، سیامک یاسمی و زرندی هم بودند و همه صحبت کردیم و همه قبول کردند که فردین به سینما راه پیدا کند

 


بازیگری که شیرینی فروش شد!

 ملک‌مطیعی درباره زندگی پس از انقلاب خود نیز گفت:  بعد از مدتی رفتم ایالات متحده به پسرم سر بزنم. قصد این را داشتم که مدت طولانی آنجا بمانم و نمی شد که هیچ کاری نکنم، آنجا به یک سوپرمارکت رفتم و می خواستم از خودم کار بکشم. خیلی از ایرانی ها می آمدند و ناراحت می شدند که چرا اینجا کار می کنید؟ بچه هایی که در آن سوپرمارکت بودند همیشه می گفتند که من مشتری ها را فراری می دهم! بعد از آن بود که همه می گفتند که من در آن سوپرمارکت مدیر هستم تا دل کسی برای من نسوزد! من هر کاری را انجام دادم حتی پیک سوپر. بعد از مدتی با خودم گفتم من که اینجا همه کار می کنم، بهتر است بروم در مملکت خودم کار کنم. به تهران آمدم و در حیاط خانه ام یک شیرینی فروشی راه انداختم. بعد از آن بود که «تابش» یک مغازه در ونک اجاره کرد و «فردین» اول فرش فروشی به راه انداخت و بعد شیرینی فروشی. بعد از مدتی او نتوانست شیرینی فروشی را اداره کند و پسرش راهش را ادامه داد. به هر حال می خواهم بگویم 6،5 سالی ادای شیرینی فروش ها را درمی آوردم و تنهایی زولبیا و بامیه می چیدم. مردم صف می کشیدند. به خاطر من می آمدند. خانه ما در کوچه دانشور بود و از خیابان اصلی خیلی فاصله داشت. شاهرخ نادری هم که تهیه کننده رادیو بود و صبح جمعه را اداره می کرد، به همراه «موزون» عضو تیم ملی فوتبال یک شیرینی فروشی در خیابان شمیران افتتاح کرده بودند و زنگ زدند، گفتند که سر تو که شلوغ تر از ماست! خانواده ای از دزفول برای دیدن پزشک به تهران می آمدند اول می آمدند شیرینی می گرفتند و بعد می رفتند. تماس من با مردم و نزدیکی ای که با مردم داشتند خیلی مرا سر شوق می آورد. از هر جای تهران سوار تاکسی که می شدید آدرس شیرینی فروشی ملک مطیعی را می دادید مستقیم شما را می رساند.  ما یک رفیقی داشتیم به نام روح الله خان جیره بندی که رئیس مشتی تهران آن موقع بود و هنوز هم هست.

 

آن موقع رئیس صنف شیرینی فروشان تهران بود. او به ما می گفت که بروید، من به شما آرد و شکر و شیر هم می دهم. با لوتی گری و زمانی که خیلی مشکل وجود داشت ما را تامین می کرد. یادم می آید که خودم می رفتم کرج تخم مرغ از مرغداری ها می خریدم. زمانی هم که باز می گشتم باید مراقب می بودم، چراکه باید کاغذ خرید را همراه خودمان داشتیم. خیلی سخت بود. به خاطر می آوردم که شب عید همه خانه را تعطیل می کردیم و در سالن شیرینی های خانگی می چیدیم. خانم من قسمت زیادی از شیرینی های شب عید را درست می کرد. برای شاگرد های شیرینی پزی هم در خانه اتاق درست کرده بودم و همان جا می ماندند. یک مدتی سرد فروش بودیم و از بیرون برای مان شیرینی می آوردند و مدتی هم خودمان شیرینی می پختیم. اما خانه به هم ریخته شده بود. دیگر نمی شد راحت زندگی کرد. روزی یکی از دوستانم آمد و گفت:«بلند شو برویم. به عنوان مدیر روابط عمومی بنگاه مسکن آ. ب. آ مشغول شو! خسته نشدی این همه شیرینی پختی.» دیگر بعد از اینکه آن حرف را زد رویم تاثیر گذاشت، مدتی به اهالی خانه گفتم، ببینید می توانید خودتان شیرینی فروشی را اداره کنید؟ پسر من از ایالات متحده آمد، خانه را فروختیم و روزی که فروختیم خیلی ارزان فروختیم. خودم خانه را ساخته بودم و آن موقع نه ملاصدرایی وجود داشت و نه شیخ بهایی. هوای ونک هم دو، سه درجه خنک تر از جاهای دیگر بود. سه روز بعد از فروش خانه گریه می کردم. باغچه ای را در کرج پیدا کردیم و قرار شد هر زمانی که دلم گرفت به آنجا بروم. حالا بیست ودو، سه سال است که در آ. ب. آ هستم. حالا هفته ای دو یا سه روز می روم. آنجا اتاقی دارم و به هیچ عنوان در کار خرید و فروش شرکت نمی کردم. خیلی ها می آیند آنجا با من عکس می گیرند.  انجام ندهیم من همانجا گفتم که خسته شده ام و اصلا دیگر نمی خواهم کار کنم

 

بازگشت به سینما

یک روز آقای علی عطشانی کارگردان فیلم «نقش نگار» از من دعوت کرد به سر صحنه فیلمبرداری فیلمش بروم و به صورت نمادین یکی از سکانس های فیلم را کارگردانی کنم، کلی با هم حرف زدیم و با گروه درباره خاطراتم صحبت کردیم، متاثر شدند و گریه کردند و پیشنهاد بازی در فیلم را مطرح کردند که نقش یک بزرگ تر خانواده و کسی که نصحیت کننده است بازی کنم. من هم پذیرفتم. به قول معروف ما زنگ در خانه خانواده سینما را فشار دادیم، این فیلم به نوعی سلام و علیک من با اهالی سینما است. اگر آن را قبول کردند و به احوالپرسی رسید، باز یک ماجرای دیگر است.

 

روحش شاد!

 

           

#اخبار  را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news                

®خبر®: ‍ عشق پسر جوان ایرانی به #فریحا بازیگر زن ترکیه ای!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                     

®خبر®: ‍ عشق پسر جوان ایرانی

به #فریحا بازیگر زن ترکیه ای!     

                            

عشق و علاقه یک پسر ایرانی به بازیگر زن سرشناس ترکیه ای حازال کایا سوژه رسانه های ترکیه شده است.

 

ماجرای سماجت جوان عاشق پیشه ایرانی و خواستگاری او از بازیگر ترکیه ای مدتی است که رسانه های ترکیه ای را به خود مشغول کرده و آنها دائما از درگیری این جوان و بازیگر ترکیه ای می نویسند. «عیسی - ک» جوان 27 ساله ایرانی الاصل چهره پررنگ و خبرساز چند ماه اخیر رسانه های ترکیه است. او هواداری است که به نوشته رسانه های ترکیه، پا را فراتر از دنیای طرفداری گذاشته و به خواستگاری هنرمند مورد علاقه اش «حازال کایا» بازیگر نقش فریحا در سریال ترکیه ای رفته. برای سر در آوردن از این ماجرای جالب گزارش ما را از دست ندهید.

 

داستانی که از توییتر شروع شد!

«حازال کایا» بازیگر 27 ساله سریال های ترکیه، یکی از ستاره های سینمایی خبرساز این کشور است اما داستانی که در ماه های اخیر بیش از هر چیزی جلب توجه می کند، قضیه خواستگاری یک جوان ایرانی از فریحا و شکایت بازیگر ترک از خواستگار سمجش است.

این ماجرای جنجالی از زمانی فاش شد که فریحا با مراجعه به دادگاه خانواده استانبول از جوانی ایرانی الاصل با نام «عیسی - ک» به اتهام مزاحمت شکایت کرد. فریحا مدعی بود که این مرد جوان چند ماهی است آرامش شخصی اش را سلب کرده و باعث مزاحمتش شده تا جایی که تبدیل به کابوس شبانه اش شده است!

فریحا در توضیح شکایتش نوشت: «چندی پیش در صفحه اینترنتی توییترم با پیام های عاشقانه عجیب و غریبی با نام کاربری عیسی - ک مواجه شدم. ابتدا به این پیام ها اعتنایی نکردم و با خودم گفتم که او احتمالا یک هوادار افراطی است و به همین دلیل به سادگی از کنارش گذشتم اما متاسفانه داستان به اینجا ختم نشد.»

یا فریحا یا مرگ!

داستان عشق و هواداری جوان ایرانی سر درازی داشت و تب تند عشق جوان هوادار، ادامه دارتر از این صحبت ها بود. مرد جوان با ساختن صفحه ای در فیس بوک پیام های عاشقانه ای خطاب به فریحا پست می کرد. پست جنجال برانگیز این صفحه، پستی با محتوای «یا فریحا یا مرگ» بود که خانم بازیگر ترکیه ای را به وحشت انداخت.

«از طریق چند تن از دوستانم متوجه صفحه فیس بوکی شدم که پست های آن چیزی بیشتر از هواداری بود. البته این داستان را هم زیاد جدی نگرفته و به پای هواداری گذاشتم تا این که ماجرایی مرا به شدت وحشت زده کرد.»

وقتی قاضی دادگاه ماجرا از از او پرسید، دختر جوان گفت: «مدت زیادی از ماجراهای ابراز علاقه اینترنتی نگذشته بود که از طرف شرکت تهیه کننده فیلم هایم با من تماس گرفتند و از هدایا و بسته های زیادی که از طرف هواداران رسیده بود، خبر دادند. وقتی هدایا به دستم رسید، متوجه شدم که بیشتر آنها از طرف همان جوان مزاحم برایم ارسال شده است.»

عشقم، همسرم، خانمم!

بازیگر ترکیه ای ادامه داد: «بعد از این ماجرا با خودم گفتم که بی توجهی باعث می شود که مرد جوان دنبال زندگی خودش برود اما او دست بردار نبود: «مرد جوان در هدایای ارسالی بعدی اش یادداشت هایی هم ضمیمه هدایاش می کرد و در نوشته هایش خطاب به من از کلماتی چون عشقم، همسرم، خانمم استفاده می کرد. تمام این قضایا تا جایی قابل تحمل بود که او به سراغ خانواده ام نیامده بود اما وقتی او آدرس منزل شخصی ام را پیدا کرد و پدر و خواهرش را چند بار به منزلم فرستاد، دیگر به ستوه آمدم و تصمیم به شکایت گرفتم. آقای قاضی من از مزاحمت های این پسر و خانواده اش واقعا خسته شده ام و از دادگاه می خواهم با صدور حکمی مرا از دست مزاحمت های این جوان و خانواده اش نجات بدهد.»

می خواهم ازدواج کنم!

دادگاه استانبول بعد از شکایت فریحا از هوادار سمج، وی را به دادگاه فرا خواند. «جرم من این است که عاشق فریحا هستم و دوستش دارم، البته قبول دارم که به آدرس شرکت تهیه کننده فیلم هایش هم چندین بار هدایایی ارسال کرده ام اما به هیچ عنوان قصد مزاحمت نداشته و ندارم. در صفحه توییتر این خانم هم جز پیام های هوادارانه، چیزی ننوشته ام، نه حرف زشت و آزار دهنده ای نوشته ام و نه تهدیدشان کرده ام.

در صفحه کاربری فیس بوکم هم از شدت دوست داشتن به عنوان یک هوادار پروپاقرص، پیام هایی خطاب به وی نوشته ام که فکر نمی کنم جرم باشد. قصد من مزاحمت نیست بلکه ازدواج است. حتی در چندین نوبت خانواده ام را برای صحبت با خانواده اش فرستاده ام اما هر بار با برخورد سرد و مایوس کننده فریحا مواجه شده ام. حتی یک بار پدرم با پدرش در این رابطه صحبت کرده است! قصد ما مزاحمت و آسیب رساندن به این خانم نیست و از این که داستان و ماجرا به اینجا رسیده واقعا ناراحت و پشیمان هستم.» این خلاصه دفاعیاتی بود که مرد جوان در جلسه دادگاه بیان کرد.

حکم دادگاه؛ چهار ماه دوری!

قاضی دادگاه خانواده استانبول بعد از شنیدن صحبت های طرفین در نهایت رأی خود را اعلام کرد. در این حکم، مرد جوان و خانواده اش به مدت چهار ماه حق نزدیک شدن به محل کار و زندگی فریحا را نداشته و هر کدام در صورتی که از فاصله 200 متری وی رد شوند، محکوم به پنج سال حبس می شوند! حکم قاضی دادگاه به اینجا ختم نشد و مرد جوان به تهدید فریحا و خشونت علیه زنان متهم شده و طبق حکم دادگاه در صورت تکرار چنین جرمی، وی به اتهام آزار و اذیت زنان، بازداشت شده و راهی زندان می شود.

اداره اتباع خارجی، مقصد دوم فریحا!

اما فریحا با این حکم قانع نشد و با مراجعه به اداره اتباع خارجی، خواهان رد تبعیت خانواده مرد جوان ایرانی و اخراج آنها از ترکیه شد. فریحا در شکایت خود مدعی شد: «با حضور این جوان سمج در ترکیه نه تنها آرامش روانی که حتی آرامش جانی ندارم و به شدت می ترسم. من از این که مرد جوان هر لحظه جلویم سبز شود و ماجرایی درست کند وحشت دارم. این ماجرا به کابوس شبانه من بدل شده است.»

کانون حمایت از زنان ترکیه هم که قصد داشت به هر نحوی نامش بر سر زبان ها بیفتد، با شنیدن شکایت ها و حکم دادگاه، با فریحا همگام شده و خواهان اخراج خانواده ایرانی از ترکیه شدند! اما به دلیل نداشتن دلایل محکمه پسند، اداره اتباع با این خواسته خانم بازیگر موافقت نکرد!

عاقبت جوان عاشق!

داستان هواداری این جوان سمج، شاید سر این دانشجوی ایرانی را به باد بدهد! طبق ادعای رسانه های ترکیه، جوان ایرانی که در دانشکده جراح پاشای ترکیه در رشته پزشکی تحصیل می کند، بعد از ماجراهای پیش آمده، دچار افسردگی شدیدی شده است!

اخبار رسانه های حاشیه ساز ترکیه روایت می کنند که پدر وی با مراجعه به شرکت تهیه کننده فیلم های فریحا، از مسئولان شرکت درخواست کرده هر چه سریع تر ترتیب دیداری را بدهند تا پسرش از نزدیک فریحا را ملاقات کند بلکه بتواند با حرف هایش بازیگر مطرح را قانع کند!

این مرد عنوان کرده: «پسرم اگر موفق به دیدار و صحبت با فریحا نشود، خودکشی می کند. اوضاع روحی پسرم به هیچ وجه مساعد نیست و افسردگی اش تا جایی پیش رفته که حتی در کلاس های دانشگاهش شرکت نمی کند.»

«حازال کایا» قصد دارد با فاصله گرفتن از دنیای بازیگری، رستوران داری کند و آشپزی را به لوکیشن های فیلمبرداری و حضور در سریال ها ترجیح بدهد.

من آشپز می شوم!

اما در حالی که خبرهای مربوط به شکایت فریحا از جوان عاشق پیشه از سوی رسانه های ترکیه ای با ولع دنبال می شد، انتشار خبر دیگری درباره او باعث شد خبر قبلی کم اهمیت تر به نظر برسد. خبر حاکی از آن بود که «حازال کایا» قصد دارد با فاصله گرفتن از دنیای بازیگری، رستوران داری و آشپزی را به لوکیشن های فیلمبرداری و حضور در سریال ها ترجیح بدهد.

البته زمزمه های رستوران داری و آشپزی خانم بازیگر از مدتی قبل مطرح شده بود اما چند روز پیش این بازیگر با پیش بند آشپزی در حین آشپزی در رستورانش، توسط عکاسان رسانه های ترکیه ای شکار شد و با این عکس جنجالی، حسابی خبرساز شد و اکنون این سوال برای طرفداران او مطرح است که آیا فریحا برای همیشه از دنیای بازیگری جدا شده یا این جدایی مقطعی است و دنبال بازگشتی پرسروصدا و فرصتی طلایی است؟!

آموزش آشپزی برای رفع کنجکاوی

«لیلا حازال کایا» نام اصلی و کامل این بازیگر معروف ترکیه است که در سال 1990 در شهر گازان تپ در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد. پدر و مادرش که هر دو وکیل دادگاه هستند در هفت سالگی فریحا از یکدیگر جدا شدند و پس از طلاق، سرپرستی فریحا به مادرش واگذار شد.

اولین حضور حرفه ای اش در دنیای بازیگری به سریال «عشق ممنوع» با نقش نهال برمی گردد. سال 2011 با بازی در سریال فریحا، ستاره اقبالش درخشید و به یکی از ستاره های بازیگری در ترکیه مبدل شد.

حازال بعد از دو سال درخشش در سریال «فریحا» از فیلم جدا شد و بعد از تجربه ناموفق «عشق» با نقش آذر از دنیای بازیگری فاصله گرفت. دلیل این فاصله، علاقه شدید حازال به دنیای آشپزی بود. سال 2014 دوره ای چند ماهه در زمینه آشپزی سپری کرد اما با نقش اول سریال «مارال» دوباره به جعبه جادویی بازگشت. یک سال درخشش در سریال جدید، فریحا را از دنیای آشپزی دور کرده بود تا اینکه سریالش به اتمام رسید و این بار فریحا به شکل جدی تر به فکر آشپزی و گذراندن مهارت های حرفه ای آشپزی افتاد.

فریحا بعد از اتمام سریال «مارال» این بار با عزمی جزم تر سراغ آشپزی رفت و با ثبت نام در کلاس های آموزش آشپزی آکادمیک، شروع به گذراندن دوره آموزشی مفصلی کرد. بازیگر نقش های نهال و فریحا علنا در رسانه ها اعلام کرد که به دلیل حرفه ای و علاقه زیاد به این کار به مدت نامعلومی از دنیای بازیگری فاصله می گیرد.

ایتالیا را انتخاب کرد

فریحا در طول دوران آموزش آشپزی بارها و بارها از آرزوی بزرگش گفت. آرزوی فریحا زندگی در کشور ایتالیا و تاسیس رستورانی ایتالیایی در کشور هنرهاست. فریحا بارها اعلام کرد دنبال تحقق و دست یافتن به آرزوهایش است و به همین دلیل در کنار طی کردن دوره آموزشی، در تدارک کارهای مربوط به مهاجرت بود تا پس از اتمام دوره به ایتالیا مهاجرت کرده و رستوران دلخواهش را تاسیس کند. رستوران ایتالیایی و سرآشپز شدن در آن رستوران، آرزوی فریحا بود و سرانجام او بعد از اخذ مدرک آشپزی از مشهورترین آکادمی آشپزی ترکیه، راهی ایتالیا شد.

مالیات ایتالیا منصرفش کرد

فریحا راهی کشور آرزوهایش شد. خبر رسانه ها نشان دهنده این بود که او دنبال مکان مناسبی برای تاسیس و راه اندازی رستورانش است تا این که در کمال تعجب فریحا به ترکیه بازگشت! این بازیگر علت بازگشت را مالیات بالایی که برای راه اندازی و اداره رستوران باید به دولت ایتالیا پرداخت می کرد اعلام کرد و گفت آرزویش را در کشور خودش برآورده خواهد کرد.

 

شرکت در جشنواره آشپزی

فریحا در بازگشت پر سروصدایش این بار دوباره با آشپزی اش رسانه ای شد. او با شرکت در جشنواره آشپزی «گازانتپ و بلغار» در جلوی چشم شرکت کنندگان، آشپزی کرد.

رستوران داری، ایستگاه بعدی

بعد از جشنواره و درخشش فریحا، خبری از خانم بازیگر نبود تا این که چند هفته پیش رسانه های ترکیه این بازیگر را با پیشبند آشپزی در حال پخت و پز در یک رستوران شکار کردند و بعد از آن بود که اعلام شد این رستوران تازه تاسیس خانم بازیگر است که فریحا در کنار چند نفر دیگر سرآشپزی رستورانش را به عهده دارد.

فریحا دلیل رسانه ای نکردن افتتاح و راه اندازی رستورانش را اینگونه اعلام کرد: «آشپزی برای من، بیشتر از آن که کار و کسب باشد، یکی از مهم ترین تفریحات من است. معتقدم اگر داستان رستوران را رسانه ای کنم نمی توانم آنطور که باید و شاید، تفریح کرده و از آشپزی ام لذت ببرم. من دنبال جنجال نیستم و ترجیح می دهم در آرامش کار کرده و لذت ببرم.»

 

           

#اخبار  را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news                                                                                                                            

فریب خوردن رهبر #کره_شمالی توسط #عمو_ترامپ!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                     

®خبر®: ‍ فریب خوردن رهبر #کره_شمالی

توسط #عمو_ترامپ!    

 

نامه ترامپ به اون و لغو دیدار در نشست سنگاپور جنجال ساز شد.

 

نامه ترامپ به اون باعث شد کرۀ جنوبی روز جمعه با برگزاری نشست شورای امنیت ملی کره خواستار برقراری ارتباط مستقیم میان رهبران آمریکا و کرۀ شمالی شود.

 

در جریان نشست شورای امنیت ملی کره جنوبی که بامداد جمعه در کاخ آبی سئول برگزار شد، مشاوران امنیتی مون جائه-این، رئیس جمهوری این کشور متعهد شدند به تلاش‌هایشان برای تقویت روابط میان دو کره که به بهتر شدن روابط میان پیونگ یانگ و واشنگتن نیز کمک می‌کند و منجر به کامل شدن روند غیرهسته‌ای شدن شبه جزیره کره می‌شود، ادامه دهند.

 

این تصمیم پس از انتشار نامه‌ای از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا خطاب به کیم جون-اون در روز پنج‌شنبه اتخاذ شد که در آن از لغو نشست سنگاپور خبر داده بود.

 

این نامه و لغو دیدار ترامپ و اون دوباره جنجالی در مناسبات منطقه به وجود آورد و کره جنوبی را نگران کرد. بسیاری رفتار ترامپ را فریبکارانه و فقط در راستای آزادی گروگان های آمریکایی می دانند چون در اولین قدم پس از مذاکرات کره شمالی و آمریکا به دستور کیم جونگ اون سه زندانی آمریکایی در کره شمالی آزاد شدند و پس از آن هم تونل آزمایش اتمی کره شمالی تخریب شد.

 

با وجود اقدامات کره شمالی برای اعتماد سازی اما نامه ترامپ نشان می دهد او فقط کره شمالی را فریب داده و فعلا قصدی برای برقراری ارتباط ندارد.

 

گفتنی است این نامه جنجالی باعث نگرانی کشورهای همچون کره جنوبی و چین شده است.

 

متن نامه رئیس جمهوری آمریکا خطاب به رهبر کرۀ شمالی به شرح زیر است:

 


«ما بسیار قدردان زمان، صبر و تلاشی هستیم که شما با توجه به مذاکرات و گفتگوهای اخیرمان برای نشستی که از مدتی طولانی هر دو طرف به دنبال برگزاری آن بودند صرف کرده‌اید؛ نشستی که برای ۱۲ ژوئن در سنگاپور برنامه‌ریزی شده بود. ما مطلع شدیم که این دیدار از سوی کرۀ شمالی درخواست شده، چیزی که از نظر ما کاملا بی‌ربط است. من بسیار مشتاق دیدار شما در این نشست بودم. متاسفانه، با توجه به خشم فوق‌العاده و دشمنی آشکاری که در آخرین بیانیه شما ابراز شد، احساس می‌کنم که اکنون زمان مناسبی برای برگزاری چنین دیداری که از مدتها پیش برنامه‌ریزی شده بود، نیست. بنابراین، خواهشمندم اجازه دهید تا به وسیله این نامه اعلام شود که نشست سنگاپور که به نفع هر دو طرف اما به ضرر جهان است، برگزار نخواهد شد. شما دربارۀ توانمندی‌های هسته‌ای صحبت می‌کنید، توانمندیهای ما بسیار بیشتر و قدرتمندتر است و من از خدا می‌خواهم که هیچگاه از آنها استفاده نشود.

 

من احساس کردم که گفتگوی فوق‌العاده‌ای میان شما و من ایجاد شده است و درنهایت، این تنها گفتگوست که مهم است. منتظر روزی هستم که با شما دیدار داشته باشم. در عین حال، می خواهم از شما برای آزادی گروگان‌ها که اکنون در خانه کنار خانواده‌هایشان هستند، سپاسگزاری کنم. این یک حرکت زیبا بود و بسیار ستوده شد.

 

اگر شما نظرتان را درباره این نشست مهم تغییر دادید، لطفا در تماس با من یا نوشتن نامه‌ای برای من شک نکنید. جهان و بویژه کرۀ شمالی فرصت عالی را در راه صلح پایدار و رفاه و ثروت از دست داد. از دست دادن این فرصت یک لحظه واقعا غم‌انگیز در تاریخ است.»

 

           

#اخبار  را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news                

برگزیده ای از طنزهای بخش «#بی_قانون» از روزنامه «#قانون»: بخش دوم

®KahGel®

#کاهگل    

#طنز_کاهگل

 

برگزیده ای از طنزهای بخش «#بی_قانون»

از روزنامه «#قانون»:      

بخش دوم

-------------------------------

®خبر®:  گرد و غبار ادارات کرمان را تعطیل کرد!

«#بی_قانون»: سیستم خاک گرفته، برید فردا بیایید!

-------------------------------

®خبر®:  مدیر سروش: بعد از فیلترینگ تلگرام 10 میلیونی شدیم!

«#بی_قانون»: وی افزود: اگه اینترنت هم قطع بشه ایشالا 80 میلیونی میشیم!

-------------------------------

®خبر®:  باز هم تلفظ لغت انگلیسی در مجلس دردسرساز شد!

«#بی_قانون»: لزوم به آتش کشیدن کتاب انگلیسیپایه دوم راهنمایی در صحن مجلس!

-------------------------------

®خبر®:  مطهری: بهتر بود کمیسیون امنیت ملیدر رابطه با لایحه FATF گزارشی تهیه می‌کرد!

«#بی_قانون»: کارشناسان: از اون بهتر، این بود که نماینده‌ها بتونن درست تلفظش کنن!

-------------------------------

®خبر®:  روحانی: اگر مردان ما در ورزشگاه‌ها چیزی بگویند که زیبا نباشد، باید زنان تاوان آن را پرداخت کنند؟

«#بی_قانون»: مردان: چطور محمود حرف می‌زد، مردم باید تاوانش‌رو می‌دادن؟

-------------------------------

®خبر®:  سوالات درس دینیامتحان نهایی لو رفته بود؟

«#بی_قانون»: مگه همیشه جوابایمان، تقوا، عمل صالح نیست؟

-------------------------------

®خبر®:  برگزاری ضیافت افطاری محمدرضا عارف!

«#بی_قانون»: با شعار «آدم سر غذا حرف نمیزنه»!

-------------------------------

®خبر®:  یاشار سلطانی: فرزند رییس صداوسیما مدیرعامل پیامر‌سان سروش است!

«#بی_قانون»: علی عسگری به 20:30:یه مدت ژن خوب رو مسخره نکنید!

-------------------------------

®خبر®:  نوبخت: اقتصاد جمهوری اسلامی ایران در جایگاه هجدهم جهان قرار دارد!

«#بی_قانون»: هجدهمیم ولی ادایصدوهجدهمی‌ها رو درمیاریم!

-------------------------------

 

#مطالب_طنز  را د ر #کاهگل پیگیری نمایید:

 

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news

برگزیده ای از طنزهای بخش «#بی_قانون» از روزنامه «#قانون»:

®KahGel®

#کاهگل    

#طنز_کاهگل

 

     

برگزیده ای از طنزهای بخش «#بی_قانون» 

از روزنامه «#قانون»:

 

-------------------------------

®خبر®:  پخش بازی‌های جام جهانی در سینماها اجرایی می‌شود!

«#بی_قانون»: ممنوعیت ورود زنان به سینماها!

-------------------------------

®خبر®:  به ٥ دلیل روی کاناپه نخوابید!

«#بی_قانون»:  مهم‌ترین دلیل اینه که تا صبح ٢٠٠ بار میگنپاشو سرجات بخواب!

-------------------------------

®خبر®:  حمایت باشگاه رم ایتالیا از تیم ملی ایران در جام جهانی!

«#بی_قانون»: باشگاه رم: دست‌تون درد نکنه، با درایت شمابالاخره توله گرگ‌ها رو از شیر گرفتیم!

-------------------------------

®خبر®:  چرا حساب بانکی ایرانیان در گرجستان بسته شد؟

«#بی_قانون»: انقدر که با مایو رفتن تو بانک!

-------------------------------

®خبر®:  محسن هاشمی:تغییر نام ایستگاه متروی البرز به اتمسفر!

«#بی_قانون»: و تجریش بههسته زمین!

-------------------------------

®خبر®:  نواندیش: اکنون زمان انتخاب است:یا رومی روم یا زنگی زنگ!

«#بی_قانون»: عده‌ای: یا روسی روس!

-------------------------------

®خبر®:  ابطحی: آتش زدن برجامتقویت تیم مذاکره‌کننده بود!

«#بی_قانون»: گفتیم گرم شن، برن بهتر مذاکره کنن!

-------------------------------

®خبر®:  تنبیه دختر بیمار دانش‌آموز به دلیل شادی برای باران!

«#بی_قانون»: وزارت آموزش و پرورش: حداقل دردلایل تنبیه به خلاقیت ویژه‌ای رسیده‌ایم!

-------------------------------

®خبر®:  لاریجانی: مجلس جای گفت‌وگو است نه حرف زور!

«#بی_قانون»: وی سپس افزود:بشین آقا! حرف نزن!

-------------------------------

®خبر®:  رتبه یکی مانده به آخر ایران در مدیریت تالاب‌ها!

«#بی_قانون»: مردم: یعنی نفر آخر دیگه چیکار می تونه کرده باشه؟

-------------------------------

 

#مطالب_طنز  را د ر #کاهگل پیگیری نمایید:

 

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news

آقای سفیر، اول یک حساب در لندن باز کنید!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                    

®خبر®: ‍ آقای سفیر، اول یک حساب در لندن باز کنید!  

 

عضو تیم مذاکره کننده برجام، به جای عذرخواهی درباره سرانجام قابل پیش‌بینی و پرخسارت برجام به کنایه پرانی علیه منتقدان مشغول است.

                  

حمید بعیدی‌نژاد که پس از برجام، سفیر ایران در انگلیس شد، در اینستاگرام نوشت: رسانه‌های مخالف برجام که با آب و تاب زیادی اخبار مربوط به مشکلات شرکت‌های چند ملیتی برای ادامه کار در شرایط تحریم را تحلیل می‌کنند، فراموش کرده‌اند که تا به حال اصرار می‌ورزیدند که برجام هیچ دستاوردی نداشته است، چون بنگاه‌های اقتصادی به دلیل محدودیت‌ها نتوانسته‌اند به ایران بیایند.

 

وی می‌افزاید: همین رسانه‌ها حالا پیشاپیش این خط سیاسی را دنبال می‌کنند که اروپایی‌ها، چین و روسیه با آنکه چهار عضو دائم شورای امنیت هستند و بلوک‌های اقتصادی قدرتمندی هم را تشکیل می‌دهند، حتی اگر هم اراده تداوم کار با ایران را داشته باشند، مسلوب الاراده و مقهور قدر قدرتی آمریکا هستند و کاری از آن‌ها برنمی‌آید.

 

درباره این اظهارات باید از آقای بعیدی‌نژاد پرسید: اولاً کدام بنگاه اقتصادی بزرگ یا متوسط خارجی در ۲۸ ماهه پس از برجام، برای سرمایه‌گذاری به ایران آمده است که ایشان پز کار نکرده را می‌دهند؟ فقط یک نمونه (نه بیشتر) را اعلام کنند؟ در عوض با سوء تدبیر دولت و گشودن در واردات، شرکت‌های خارجی توانستند کالا‌های مصرفی و لوکس- و بعضاً دارای مشابه داخلی- را بی‌دریغ و مزاحمت به ایران صادر کنند و منابع کمیاب ارزی ایران را بالا بکشند!

 

ثانیاً شرکت توتال هم که مدعی بود در ایران می‌ماند- و قطعی بود که نمی‌ماند- فقط ظرف چند ماه تلاش کرد اطلاعات سری مخازن نفت و گاز مشترک ما با قطر را به دست بیاورد و اکنون که نیامده می‌رود، بهتر می‌تواند منابع مان در مخازن مشترک با قطر را غارت کند؛ که گفته‌اند چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد کالا.

 

ثالثاً، این منتقدان نیستند که باید پاسخ بدهند بلکه امثال آقای بعیدی‌نژاد باید پاسخگو باشند چرا توافقی نیم و نامتوازن نوشتند تا امتیازات نقد را یکجا بدهند، اما وعده‌های طرف مقابل همیشه نسیه بماند و از جمله شرکت‌ها و بانک‌های بزرگ خارجی برخلاف وعده‌های دولت، جرأت نکنند پای همکاری با ایران بیایند؟ گویا جای شاکی و متهم عوض شده آقای بعیدی‌نژاد!

 

رابعاً آقای بعیدی‌نژاد اگر حداقل توانمندی درخود سراغ دارند باید به عنوان سفیر کشورمان در لندن توضیح بدهند که چرا آقای ظریف در جمع وزرای خارجه ۵+۱ به گلایه گفت: ۲۰ ماه پس از برجام، ما هنوز هم نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در انگلیس باز کنیم؟! پس جناب سفیر سرگرم چه کاری بود؟! توئیت زدن و ایسنتاگرام بازی و لندن گردی؟!

 

و بالاخره اینکه مسلوب الاراده نشان دادن اروپا در آمریکا، نه خط منتقدان، که سنگ بنای راهبرد رئیس دولت یازدهم (روحانی) بود؛ همو که گفت: اروپایی‌ها در مقابل کدخدا (آمریکا) آقا اجازه هستند. آقای بعیدی‌نژاد اگر اعتراضی داشت، همان روز باید به روحانی می‌کرد. یا امروز به انگلیس بکند که چرا در مقابل آمریکا آقا اجازه است؟!

           

#اخبار را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://instagram.com/subsulation

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news

فردی که ادعا دارد بارندگی‌های اخیر کار اوست!

®KahGel®

#کاهگل     

#خبر_کاهگل

                     

®خبر®: ‍ فردی که ادعا دارد بارندگی‌های اخیر کار اوست!


 

فردی مدعی است برای رفع مشکل بی‌آبی کافی است با نشانه‌گیری چند لوله به سمت آسمان و اتصال آن به یک استخر آب، رطوبت همه لایه‌های جو را از دریای سیاه تا اقیانوس هند جذب ایران کند.

بارندگی‌های پیاپی اخیر در کشور، آن هم در سالی که اعلام شده خشک‌ترین سال تاریخ آبی ایران است، باعث شگفتی بسیاری از مردم شده و پرسش‌هایی را برای همه ایجاد کرده است. درباره علت این بارندگی‌ها هم در شبکه‌های اجتماعی گمانه‌زنی‌های مختلفی شده است. در میان مدعیان این گمانه‌زنی‌ها آن که از همه شگفت‌ آورتر است و مورد اقبال بیشتری هم واقع شده «مهندس شهرام پروین» است. او که صفحه‌ ویدیوهایش در آپارات بیش از ۵۰ هزار بازدید داشته و ویدیوهایش به طور جداگانه هم در شبکه‌های اجتماعی بازدید بسیار داشته مدعی است که بارش‌های اخیر نتیجه فعالیت‌های شخص اوست. ادعایی که هیچ یک از کارشناسان آن را تأیید نمی‌کنند اما خودش تأکید بسیار بر صحتش دارد و بسیاری افراد نیز حقیقت را در صفحه‌های او در شبکه‌های اجتماعی جستجو می‌کنند.

 

۹ میلیون کیلومتر مربع در تسخیر آنتن‌های پروین

 پروین درباره روش انجام کارش می‌گوید: کاری که ما می‌کنیم این است که انرژی را از طریق آنتن‌هایی که نصب کردیم به یک «آکومولاتور» [=گردآورنده] منتقل کنیم و بعد این انرژی را از طریق لوله‌ها به آب انتقال می‌دهیم. آبی که لازم داریم خیلی مهم است که آب احیا شده باشد؛ آبی که قدرت کافی برای تبدیل انرژی «دُر» به انرژی «اُرگون» را داشته باشد.

  

سؤال اینجاست که اگر حرفی برای گفتن دارد چرا نتیجه پژوهش‌هایش را مقاله علمی نکرده و چرا کارش را چاپ نکرده است؟ چرا اگر واقعا چنین روشی هست آمریکا در کالیفرنیا مشکل خودش را حل نمی کند؟

وی ادامه می‌دهد: انرژی دُر از طریق این آنتن‌ها جذب آکومولاتور ما می‌شود و بعد از طریق این لوله‌ها به استخر ما راه پیدا می‌کند. به این ترتیب در واقع یک اختلاف پتانسیل در انرژی ارگون ایجاد می‌شود که باعث می‌شود دما کاهش پیدا کند، باد ایجاد شود و سامانه بارشی را به سمت خودمان جذب کنیم.

 

پروین تا کنون آزمایش‌هایی در مناطق مختلف از جمله چادگان، میقان، کاشان، اصفهان، شازند، تهران و هشتگرد انجام داده و مدعی است که تقریبا همگی موفقیت‌آمیز بوده است. عملیات دیگری که وی با جزییات در یکی از ویدیوها به آن پرداخته است عملیات در محدوده سد کارون ۴ است و نامبرده مدعی است که با موفقیت انجام شده اما شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران که پشتیبانی لجستیک عملیات او را را پذیرفته بوده این موضوع را تأیید نمی‌کند.

 

در اطلاعیه شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران آمده است: در خصوص برخی ادعاهای مطرح‌شده در فضای مجازی مبنی بر انجام عملیاتی نتیجه‌بخش در محدوده طرح‌های این شرکت باهدف ایجاد تغییرات جوی و جذب سامانه‌های بارشی، اعلام می‌دارد این شرکت شواهد علمی و واقعی برای تایید این ادعاها در دست ندارد.

 

آب نیرو طبق دستور ستاد وزارت نیرو از نیمه سال ۱۳۹۵ طبق قانون موظف بوده که از هرگونه طرح یا ایده که بتواند استحصال آب از مناطق غیرمتعارف را ایجاد کند حمایت لجستیکی و فنی‌پژوهشی انجام دهد. پروین بر همین اساس با آب نیرو مذاکراتی داشته اما پشتیبانی نظری و روش‌شناسی عملیات خود را در اختیار آب نیرو قرار نداده به این دلیل که حق کپی‌رایت روش خود را از دست ندهد. با وجود این موفق شده از حمایت لجستیکی آب نیرو در حد تأمین غذا و اِسکان و رفت‌وآمد نیرو و … استفاده کند اما نهایتاً عملیاتش مورد تأیید آب نیرو قرار نگرفته است.

 

ثبت هر ایده و کار علمی یک نوع دزدی است

 پروین که به دلیل از دست نرفتن حق کپی‌رایت روش خود از ارائه جزییات به نهاد رسمی متولی آب خودداری کرده، در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر مبنی بر اینکه روش خود را در چند کتاب یا مقاله علمی ارائه کرده است می‌گوید: خیر!کاری نکرده‌ایم چون لزومی نمی‌بینم کارم را به ثبت برسانم. چرا که به ثبت رساندن یک ایده از نظر فلسفی یک نوع دزدی است، هر ایده‌ای که باشد. ایده‌های مختلفی دارم ولی هیچ کدام را به ثبت نمی‌رسانم که هر کسی خواست از این ایده استفاده کند. مالکیت یک چنین چیزی را نمی‌توانیم بگوییم صرفاً برای یک بشر است و مالکیت ایده‌ای این چنینی برای عموم مردم است، برای تمامی بشریت است. این فلسفه خود من است و به شخصیت من ارتباط دارد.

 

وی در پاسخ به اینکه از چه نهادی برای انجام کارش درخواست مجوز کرده و آیا موفق شده یا نه می‌گوید: ما مجوز نمی خواهیم فقط می خواهیم که دولت این روش را به رسمیت بشمارد و بگوید کار کنیم و برای مردم باران ایجاد کنیم. تجهیزات را هم خود من ساختم و داخل کشور هم هست.

 

وی در پاسخ به اینکه این کار چه اندازه دقت دارد و آیا ممکن است منجر به سیلاب یا آثار مخرب هم بشود یا نه می‌گوید: بستگی به مهندسی که روی آن کار می‌کند دارد. اگر کسی که می خواهد با دستگاه کار کند اطلاعات اولیه نداشته باشد و نداند که با دستگاه چه طور کار کند طبیعتا می‌تواند خطراتی داشته باشد. مثل این است که رانندگی بلد باشید ولی گواهی‌نامه نداشته باشید. با این حال خود من تسلط کامل دارم چرا که از سال 2001 در این زمینه تحقیق داشتم، و ساکن آلمان و دانشگاه هانوفر بودم.

 

پروین تأکید می‌کند: از ۵ سال پیش تا به حالا ۲۰ سفر به ایران داشتم و بیش از ۵۰ عملیات ساخت باران و جذب سامانه‌های بارشی را اجرا کردم. سامانه‌های بارشی را از دریای مدیترانه، دریای احمر و یا اقیانوس هند به ایران جذب کردم و برای استادان دانشگاه‌های اصفهان، کاشان و تهران ، علمی‌ و فناوری ریاست جمهوری، امام جمعه اصفهان، کاشان و غیره به نمایش گذشتم.

 

روشی موثر برای رفع کامل آلودگی هوا

 پروین با اعلام اینکه موفق نشده وزیر نیرو را ببیند می‌گوید: ما می‌توانیم آن قدر بارندگی ایجاد کنیم که تمامی‌ سدهای کشور پر بشوند. معاونین ایشان علاقه به این دیدار نداشتند. چرا که با جذب سامانه‌های بارشی به ایران و بارندگی‌های فراوان در ایران مشکل کم آبی حل می‌شود و بودجه‌های سنگین وزارت نیرو در رابطه با سدسازی، کانال‌سازی و آبرسانی زیر سوال خواهد رفت.

 

او با اشاره به اینکه از این روش می‌توان برای رفع مساله آلودگی هوا نیز استفاده کرد روش کاشت نهال و ریگ‌پاشی را ناکارآمد می‌داند و تأکید می‌کند: تکنولوژی جذب سامانه‌های بارشی راهکاری مؤثر است که قادر است میلیونها متر مکعب آب را از روی اقیانوس هند، دریای مدیترانه و یا دریای احمر به سمت منطقه جذب کرده و بدون هزینه آب پاشی روی زمین به صورت باران پخش کند. این تکنولوژی به ما این امکان را می‌دهد که رطوبت موجود در خوزستان نیز به شبنم طبیعی تبدیل شده و زمین را مرطوب کند و یا به ابر تبدیل شده و بارش باران را میسر کند. همچنین با ایجاد باد می‌توانیم آلاینده‌های هوا را که ممکن است موجب اسیدی شدن بارانها شود، دور کنیم تا قطرات باران کیفیت به مراتب بالاتری داشته باشد.

 

پروین درباره هزینه‌ای که در ازای انجام این عملیات از مسئولان انتظار دارد می‌گوید: آنگونه که یک وانتی در ایران هندوانه را به شرط چاقو به فروش می‌رساند، می‌توان همین پیشنهاد را در رابطه با جذب سامانه‌های بارشی نیز تطبیق داد. یعنی چنانچه میزان بارشهای ماهیانه منطقه نسبت به میزان میانگین پانزده ساله بارشهای ماهیانه منطقه افزایش داشت به بنده فقط هزینه افزایش بارش را بپردازند. در غیر این صورت هیچ پرداختی صورت نگیرد.

 

این حرف ها اثبات‌شدنی نیست

 روش ادعایی پروین، رطوبت را از منطقه بالکان تا شرق مدیترانه، خاورمیانه، شبه جزیره عربستان، سودان، مصر، دریای سیاه و اقیانوس هند یعنی مساحتی بیش از ۹ میلیون کیلومتر مربع را از سه طبقه اصلی جو با استفاده از چند میله که رو به آسمان می‌گیرد جذب می‌کند. در این روش آن‌گونه که خودش می‌گوید چند «لوله و شیلنگ زنگ‌زده» به برق متصل می‌شود و با لوله‌ها و شیلنگ‌های دیگری به یک استخر آب متصل می‌شود. لوله‌های اول که او آن‌ها را آنتن می‌نامد همچون ضدهوایی آسمان را نشانه می‌گیرند و سامانه‌های بارشی را از میلیون‌ها کیلومتر مربع مساحت آسمان به سمت استخر آب جذب می‌کنند. روشی که تا کنون هیچ یک از کارشناسان تأیید نکرده‌اند.

 

رئیس مرکز ملی خشکسالی درباره روش پروین به خبرنگار مهر می‌گوید: ایشان ساکن اصفهان هستند و مسئولان هواشناسی با ایشان دیدار داشته‌اند. کار ایشان به هیچ عنوان اثبات شدنی نیست. نمی‌دانم به چه دلیل مردم حرف‌های او را باور کردند و بهتر است با خودش صحبت کنید و توضیح دهد که تجهیزاتش چگونه کار می‌کند.

 

عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع ایران نیز درباره او به خبرنگار مهر می‌گوید: من در مورد ویوپیشتر زیاد در کانالم نوشته‌ام. سؤال اینجاست که اگر حرفی برای گفتن دارد چرا نتیجه پژوهش‌هایش را مقاله علمی نکرده و چرا کارش را چاپ نکرده است؟

 

محمد درویش می‌پرسد: چرا اگر واقعا چنین روشی هست آمریکا در کالیفرنیا مشکل خودش را با این روش حل نمی کند؟ بسیاری از کشورهای دیگر پیشرفته هم دچار بحران کم آبی هستند چرا به سمت این روش نرفته‌اند. به اعتقاد من این افراد از برخی مدیران داخلی برای اهداف خودشان سواستفاده می کنند.

 

#اخبار  را در #کاهگل پیگیری نمایید:

↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓↓

http://kahgelnews.blogfa.com

https://kahgelnews.persianblog.ir

https://kahgelnews.blogsky.com

http://kahgelnews.mihanblog.com/

https://t.me/kahgel_news

 

@kahgel_news